منظور از تعیین توالی تمام اگزوم و تعیین توالی تمام ژنوم چیست؟
تعیین ترتیب قرارگیری بلوکهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) در کد ژنتیکی یک فرد را تعیین توالی DNA گویند که سبب پیشرفت مطالعات ژنتیک شده و همچنین تکنیکی است که برای تست ناهنجاریهای ژنتیکی استفاده میشود. دو روش تعیین توالی تمام اگزوم و تعیین توالی تمام ژنوم روز به روز بیشتر در خدمات درمانی و تحقیقاتی برای شناسایی تغییرات ژنتیکی استفاده میشوند، هر دو روش بر فناوریهای جدیدی مبتنی هستند که اجازه تعیین توالی سریع مقادیر بزرگی از DNA را میدهد. این رویکردها را نسل جدید تعیین توالی (NGS یا Next Generation Sequencing) مینامیم.
فهرست آنچه در این مقاله می خوانید:
فناوری تعیین توالی اصلی که آنرا تعیین توالی سنگِر (Sanger Sequencing) مینامیدند (از روی نام کسی که آن را توسعه داد یعنی فریدریک سنگر)، موفقیتی عظیم بود که به دانشمندان کمک کرد کدهای ژنتیک انسان را تعیین کنند اما زمان گیر و هزینه بر بود. روش سنگر اتومات و سریعتر شده و هنوز هم برای تعیین توالی قطعات کوچک DNA در آزمایشگاهها استفاده میشود، اما تعیین توالی DNA یک شخص (که آن را ژنوم فرد میگویند) با این روش سالها زمان میبرد. تعیین توالی نسل جدید این فرایند را سرعت بخشید (تعیین توالی کل ژنوم انسان چند روز تا چند هفته طول میکشد) در عین اینکه هزینه آن را کاهش داد.
با تعیین توالی نسل آینده، اکنون تعیین توالی مقادیر بزرگی از DNA ، برای مثال تمام قطعات DNA یک فرد که دستورالعملهایی برای ساخت پروتئینها فراهم میکند امکان پذیر است. این قطعات را اگزون مینامند که تصور میشود یک درصد از ژنوم یک فرد را تشکیل دهد. در مجموع تمام اگزونهای یک ژنوم را اگزوم مینامیم و روش تعیین توالی آن را تعیین توالی تمام اگزوم میگویند. این روش اجازه شناسایی اختلافات در مناطق کدکننده پروتئین را نه تنها در چند ژن انتخابی بلکه در همه ژن ها امکان پذیر می کند. از آنجا که بیشتر جهشهای شناخته شدهی بیماری زا در اگزونها رخ میدهد، تصور میشود که تعیین توالی سراسری اگزوم برای شناسایی جهشهای احتمالی بیماری زا روش کارایی باشد.
اما محققان دریافتند که تغییرات DNA در خارج از اگزونها نیز بر فعالیت ژنها و تولید پروتئینها اثر میگذارند و منجر به ناهنجاریهای ژنتیکی میشوند - تغییراتی که در تعیین توالی سراسری اگزوم از قلم میافتند. روش دیگری به نام تعیین توالی سراسری ژنوم، ترتیب تمام نوکلئوتیدها را در DNA فرد تعیین کرده و میتواند تغییرات را در هر بخشی از ژنوم مشخص کند.
در حالیکه در تعیین توالی سراسری ژنوم و اگزوم نسبت به تعیین توالی ژنهای انتخابی، تغییرات ژنتیکی بسیار بیشتری قابل شناسایی است، معناداری بسیاری از این اطلاعات نامشخص است. از آنجا که تمام تغییرات ژنتیک بر سلامت اثر نمی گذارد، فهمیدن اینکه کدام تغییرات شناسایی شده در بیماری مد نظر دست دارد دشوار است. گاهی یک تغییر شناسایی شده با ناهنجاری ژنتیکی متفاوتی همراه است که تاکنون تشخیص داده نشده (این موارد را یافتههای اتفاقی یا ثانویه مینامند).
تعیین توالی سرتاسری ژنوم و اگزوم علاوه بر کاربرد بالینی برای تحقیقات نیز روشهای ارزشمندی محسوب میشوند. مطالعات مستمر توالیهای ژنومی و اگزومی به تعیین ارتباط تغییرات ژنتیکی جدید با بیماریها و مشارکت آنها به تشخیص در آینده کمک میکند.
یافتههای ثانویهی یا اتفاقی حاصل از تست ژنتیک چیستند؟
یافتههای ثانویه، نتایج تستهای ژنتیک در مورد تغییرات ژن هایی هستند که ارتباطی با هدف اولیه ما از تست ندارد.
وقتی درمانگر برای کشف علت ژنتیکی یک بیماری خاص دستور یک تست ژنتیکی را میدهد، آن تست اغلب یک یا چند ژنی را تعیین توالی میکند که به نظر میرسد احتمالا با چندین نشانه و علائم آن شخص ارتباط داشته باشد. اما اگر علائم و نشانههای آن شخص علت ژنتیکی خاصی نداشته باشد، درمانگر دستور تستی میدهد که تمام قطعات DNA یک فرد که حاوی دستورالعمل ساخت پروتئین است (به نام اگزوم) یا تمام بلوکهای سازنده DNA فرد (نوکلئوتیدها) که آن را ژنوم مینامیم تعیین توالی شود. این تستها را به ترتیب تعیین توالی سرتاسری اگزوم یا تعیین توالی سرتاسیر ژنوم مینامیم.
با انجام تعیین توالی سرتاسری ژنوم و اگزوم نسبت به تعیین توالی یک یا چند ژن به تنهایی، تغییرات ژنتیکی بسیار بیشتری قابل شناسایی هستند. گاهی تست تغییراتی را پیدا میکند که با یک بیماری به جز آنچه که تست برای آن انجام شده مرتبط است. این نتایج را یافته ثانویه میخوانند. برخی افرادی که یافتههای ثانویه دارند هنوز هیچ یک از علائم و نشانههای مرتبط با بیماری را نشان نداده اند، اما در آینده در معرض ریسک ایجاد آن بیماری قرار دارند. برای مثال فردی با یک ژن تغییر یافته BRCA1، که با ریسک بالای سرطان پستان و تخمدان مرتبط است، شاید سرطان نداشته باشد. فرد دیگری با یافتههای ثانویه ممکن است بیماریهای ژنتیکی شناخته شده ای مانند کلسترول بسیار بالا داشته باشد، اما جوابهایی بگیرد که نشان میدهد یک علت ژنتیکی برای این بیماری وجود دارد مانند تغییری در ژن LDLR.
در سال 2013 (و مجددا در سال 2017)، کالج ژنومیک و ژنتیک پزشکی امریکا (ACMG) توصیه کرد که تمام آزمایشگاههای انجام دهندهی تعیین توالی سرتاسری اگزوم و ژنوم، یافتههای ثانویه و همین طور هر نوع تغییری که مرتبط با هدف اولیه تست باشد را در گزارش بگنجانند. ACMG لیستی از 59 ژن را که با نوعی از بیماریها، از سرطان تا بیماریهای قلبی مرتبط هستند پیشنهاد کرد. این 59 ژنی که برای آنها یافتههای ثانویه گزارش شده انتخاب شدند زیرا آنها با بیماریهایی مرتبط هستند که مشخصههای بالینی قابل تعریف، احتمال تشخیص زودهنگام، یک تست ژنتیکی بالینی قابل اطمینان و درمان یا مداخلات موثری دارند. هدف گزارش این یافتههای ثانویه به یک فرد تامین منافع پزشکی او با پیشگیری یا مدیریت بهتر وضعیت سلامت است. مشخص شده که این تغییراتِ گزارش شده سبب بیماری میشوند. تغییراتی که اهمیت آنها شناخته شده نیست، یعنی دست داشتن آنها در بیماری در حال حاضر روشن نیست گزارش نمی شوند.
اطلاعاتی که توسط یافتههای ثانویه فراهم میشود میتواند بسیار مهم باشد زیرا به پیشگیری از بروز یک بیماری کمک کرده و یا اگر بیماری یا از قبل وجود داشته باشد یا بروز کند مدیریت علائم و نشانهها را راهنمایی میکند. اما همانند هر نوع تشخیص پزشکی، خبر یک مشکل سلامت احتمالیِ غیر منتظره می تواند منجر به هزینه و استرسهای سلامت بیشتری برای افراد و خانوادههایشان شود. بر مبنای یافتههای ثانویه، باید تستهای بیشتری برای تایید نتایج انجام شود، همچنین تستهای غربالگری یا مراقبتهای پیشگیرانه توصیه میشود. افرادی که تعیین توالی سرتاسری ژنوم و اگزوم انجام میدهد میتوانند انجام آنالیز آن 59 ژن مربوط به یافتههای ثانویه را رد کرده و جواب آن را نگیرند. از آنجا که تعیین توالی سرتاسری ژنوم و اگزوم بسیار رایج است، برای افراد مهم است که بفهمند چه نوع اطلاعاتی از آن میفهمند و چگونه بر مراقبتهای پزشکی شان تاثیر میگذارد.